ای هشام! خداوند، پیامبران و فرستادگان خود را به سوی بندگانش بر نینگیخته، جز برای آنکه از او (معرفت) فراگیرند، پس هر که نیکتر رو آورد، معرفت بیشتری برد . [امام کاظم علیه السلام]
ساز خاموش

بسیاری از مفاهیم و ارزش‏ها، بیش و پیش از آنکه از قوانین و سیاست‏ها آب بخورند؛ ریشه فرهنگی دارند. این موضوعی است که بسیاری از ما به آن معترفیم. اما هنگام عمل، این اصل را فراموش می‏کنیم. برای روشن شدن منظورم از "ریشه فرهنگی داشتن"، دموکراسی را مثال می‏زنم. 
همه ما این روزها شاهد قیام‏های ضداستبدادی در کشورهای عربی هستیم. تحلیل‏های مختلفی از این اتفاقات ارایه می‏شود. اما به این فکر کرده‏ایم که اگر همه این قیام‏ها به نتیجه برسد و در همه این کشورها نظام‏های دموکراتیک روی کار بیاید آیا مردم این سرزمین‏ها هم دموکراتیک زندگی خواهند کرد یا نه؟ به نظرم سال‏های سخت و عجیبی در انتظار برخی از این کشورها خواهد بود. چرا که کشورهایی خواهند بود با نظامی دموکراتیک و اگر خوش‏بین باشیم با حاکمانی دموکرات اما مردمانی مستبد. مردم کشوری که کتاب تاریخش مملو از استبداد و خشونت است چگونه می‏تواند شب بخوابد و از صبح فردا تصمیم بگیرد سیاست و فرهنگ‏شان را با اصول  جمهوریت و دموکراسی هماهنگ کند؟ وقتی مردم در خانه‏شان، در محل کارشان، در صف نانوایی یا در پشت خط عابر پیاده مردمانی دروغگو، مستبد، دیکتاتور، ریاکار ودغل‏باز هستند چرا باید برای رسیدن به دموکراسی از حکومت شروع کرد؟ اگر حکومت اصلاح شد و حتی به دست حاکمان دموکرات هم افتاد؛ این کشور فقط شبحی از دموکراسی را بر سر خود خواهد دید.
برای رسیدن به بسیاری از ارزش‏ها باید از خودمان شروع کنیم. بعد نوبت حاکمان و حکومت‏شان است. البته منکر آن نیستیم که سیستم حکومتی و حاکمان مثل مربی خوب، می‏توانند در نهادینه کردن ارزش‏ها اثرگذار باشند. این دو شرط لازم تحقق ارزش‏‏ها هستند اما شرط کافی نه. مرهم بسیاری از زخم‏هایی که هر روز از دردشان به همدیگر شکایت می‏کنیم و هر شب در خلوت‏مان به درگاه الهی می‏نالیم در دستان خودمان است؛ به شرطی که دست‏هایمان باز باشد.



نوشته شده توسط حامد عبداللهی سفیدان 90/1/13:: 7:5 عصر     |     () نظر